آقا تو 4جوک می چرخیدم که چشمم افتاد به پنجره دیدم هوا تاریکه اذون(اذان نه از اون)هم گفته بود.اقا بدو بدو رفتم که از قافله عقب نمونم ولی دیدم
.
.
.میزو چیدن همه رفتن مسجد نماز
با خودم گفتم منو این همه خوشبختی محاله(مهاله) آقا اون لحظه جاتون خالی.
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی