آقا پشت فرمون با شونصدتا سرعت داشتم میرفتم هتل داریوش...هیو یه روانی با یه بیژامه پرید وسط خیابون...
خدا پدر صاب کارخونه مازراتی رو بیامرزه...تا یه نیم نگا انداختم به ترمز ماشین واستاد...
با عصبانیت تمام پیاده شدم یخه یارو رو گرفتم گفتم چه مرگته روانی؟؟؟میخوای خودتو به کشتن بدی؟؟؟
اون یارو هم هیچی نگف فقط یه چک خوابوند تو گوشم پرت شدم وسط خیابون...خودشم رف سوار ماشینم شد گازو گرف رف...
تا به خودم اومدم دیدم وسط اتاق پهن شدم داداشمم داره میگه:بیشور مگه نگفتم رو تخت من نخواب؟؟؟؟:|
خو لامصب تختش نرم بود تو رویاها تاثیر داش...
بعدش رفتم جامو پهن کردم وسط حال خوابیدم...ینی تا خود صب خواب مبدیدم دارم با نیسان گاوو گوسفند جابه جا میکنم...
راستی شما قرصا منو ندیدین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :)))))))))
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی