یه روز یه خره از خیابون میخواست رد کنه از شانس بد او یه ماشین با سرعت بالا به خره چراغ میده تا زود رد بشه
خره هیچ توجه نمیکنه سرشو میندازه و به راه خودش ادامه میده.
ماشینیه اومد رسید به خره،
گفت : مگه کوری نمیبینی دارم چراغ میدم برات که از سر راهم بلند بشی
خره میگه: خودت کوری مگه نمیبنی من خرم ؟
یاور میگه:چرا تو خری
خره میگه : خب چرا به جای اینکه برام بوق بزنی چراغ دادی؟ اهان؟
یارو میگه: ببخشید فکر کردم تو میفهمی
خب دیگه هیچی آخرش یاور میگه : فکر کنم من خرم
سگ و گربه ازدواج میکنن...
با هم تفاهم نداشتن طلاق گرفتن.
چیه حتما" منتظری بگم بچشون چی شد؟؟ آره؟؟
اگه بچه دار می شدن تو خرجشو می دادی با این گرونی ؟ اعتراف کن ؟!!؟
از یه ماره میپرسند : بزرگ ترین آرزوت چیست؟ میگه دوست دارم بدوم؟!.
یه روز یه ماره داشت بدورو میرفت
.
.
.
.
آخه مار پا داره تا بدورو بره آخه
والا ...
اعتراف می کنم بچه که بودم یواشکی پدر مادرم ماهی های قرمز رو که برای عید خریده بودن رو از توی تنگ در می اوردم .یه کم نوازش شون می کردم و بعد بوسشون می کردم و دوباره می انداختمشون توی تنگ.بعضی هاشون هم در دم جان می سپردند
می خوام بگم من از همون اولش بچه ی مهربونی بودم ...
آن چیست که نامرئی است و بوی هویج میدهد؟
.
.
.
باد معده خرگوش!
گـــــربــــه هـــــا ســـاعـــت 9 شــــب کــــنـــارِ تـــیـــر چــــراغ بـــرق جــــوک مـــی گـــویــند و پــــلــــاســـتـــیــک هـــای زبـــالـــه از خـــنـــده "مـــی تــرکــنــد".
يه سگ ولگرد تو محله مون داريم كه يه چشمش كوره و يه پاش چلاقه؛ يكي از گوشهاش هم تو دعوا كنده شده؛ دمش هم بريدن!!!
.
.
.
.
من اسمش رو گذاشتم "شانس"
گورخره داشته از خط عابر پیاده رد می شده
به سمت خط خطی ها
میگه:مامان تویی ؟؟ چرا اینجا خوابیدی ؟؟
آن کبوتر که لانه عشق می ساخت و برای زندگی پر پر میزد
بیچاره گربه خوردش...
یه بار یه ماره از سرکار میره خونه ، زنش میگه از فلان همسایه یاد بگیر هر روز دست پر میاد خونه ، ماره میگه خب بیشعور اون هشپاس !
یه پشه مشاهده کردم تو اتاق.رفتم یه دماسنج آوردم نشستم جلوش نشونش دادمو باهاش منطقی بحث کردم
که هنوز سرده هوا.اونم قبول کرد و رفت !
اعتراف نامه:
اعتراف ميكنم كه وقتي بچه بودم؛ ميرفتم با دو تا چوب يه هزارپا ميگرفتم و مي انداختمش جلو لونه مورچه ها و مينشستم جنگ بين مورچه ها و هزار پا رو تماشا ميكردم
(با اينكه آخرش هميشه هزارپاهه تيكه تيكه ميشد ولي خيلي حال ميداد)
چقد بعضیها سنگدل اند.
جوجه های رنگی کوچولو رو میخرن تا بچه شون باهاشون سرگرم بشه. خفه شون کنه.
ولی بعضی از ما که روح لطیفی داریم به جوجه ها آب و دون میدیم تا رشد کنن سال بعد باهاشون ته چین مرغ درست میکنیم.
عاقا(اقا)یک روز با چندتا از دوستام رفتیم امازون(بله جنگل امازون)ما اونجا تقریبا گم شده بودیم تنها راه برگشتمون یه رود خونه بود میخواستیم که ازش رد شیم یه تمسا دیدیم(اره داداش واقعی)نه میتونستیم بمونیم نه میتونستیم از اونجا رد شیم..هیچی دیگه مجبورن از خواب پریدم... لایک=مجبور شم ادامه خواب امشب ببینم..
امروز وقتی داشتیم از مدرسه بیرون میرفتیم یه اسب داشت از خیابون رد میشد دوستم گفتم عجب الاقی گفتم اسبه الاق نیست میگه چه فرقی میکنه هر دو گوش دارن.!
همین الان تصمیم گرفتم فردا بکشمش چه جوری بکشمش بهتره؟؟؟
یه سوسکه میره جلو آیینه داد میزنه وااااااااای سوسک
اقا من کاربری این فیله رو کشف کردم.بیچاره دست فروشه. شارژ ایرانسل و همراه اول و اینا میفروشه.
کنار صفحه بساطشو پهن کرده نگاه کنین تورو خدا.
بابا دلتون براش بسوزه دیگه نگا چه مظلومانه زل زده تو چشات.خو لامصب شارژ بخر مگه چی میشه؟
لایک=آخِــــــــی ی ی...
راههای مقابله با طوطی وحشی وقتی که دستتان را گاز میگیرد و ولش نمیکند(:
1-طوطی بیچاره را به شدت به دیوار بکوبید
2-کوبیدن به زمین
3-فرو بردن در آب
4-قطع انگشت دستتان
5-شهید کردن طوطی(:
اگر هیچ کدام از راههای بالا جواب نداد یک کمی گریه کنید شاید دلش براتون سوخت(:
البته پیشنهاد من اینه که اصلا طوطی وحشی نخرید.
نظر يك الاغي كه از صابون حلزون استفاده ميكرده : قديم قديما خيلي الاغ تشريف داشتم ولي از موقعي كه صابون حلزون ميخورم دارم شبيه اسب ميشم . تازه بار بيشتري هم ميبرم و سرعتم زيادتر شده بعدشم ميخوام دانشگاه ثبت نام كنم !!
گرگه بعد از کلی جستجو آی دی شنگول و منگول رو گیر میاره ،
بعد از چت کردن باهاشون قرار میزاره.
وقتی می ره سر قرار می بینه چوپان دروغگو اومده!
خطاب به اون دوست عزیزی که میگه ما تو شکم سوسک جا نمیشم پس نباید بترسیم:
تا حالا شده تو پارک نشسته باشی سعی در با کلاس بودن داشته باشی، بعد احساس کنی دستت داره قلقلک میاد فکر کنی شاخه درخته؟
بعد ببینی داره زیادی تکون می خوره. سر برگردونی ببینی یه سوسک با پاهای تیغ تیغیش داره رو دستت راه میره؟؟
نه دیگه. تجربه نکردی که این حرفا رو میزنی
برو از سوسک بترس
یه خر با یه گور خر مسابقه میده ، گورخر برنده میشه ؛ خر اعتراض میکنه میگه : قبول نیست اون لباس ورزشی پوشیده بود !!!!!!!!
هیچ میدونی چرا فیل جوراب قرمز نمی پوشه !؟
.
.
.
چون جورابهای دیگه شو شسته !!!!!
یه پشه ی خوش خوراک اومده نشسته رو دستم نیم لیتر خون مکیده.
خو لامصب به فکر کم خونی من نیستی لااقل به فکر تناسب اندام خودت باش.
دیشب رو یه کاغذ نوشتم:
پشه ی عزیز چرا نمیمیری؟
چرا این قرص آبی تو دستگاه روت اثر نداره؟
چرا اینقدر کصافطی؟
صبح پاشدم دیدم با یه خطر ریز و قرمز واسم نوشته: گنده بک عزیز،
دستگاه رو بزن به پریز! کصافط هم خودتی!
نمیدونم این مار چرا قبل از حمله به انسان نگاه میکند بعد حمله میکند!!حتما مار میگوید:(کارت شناسایی را نشون بده ای انسان) انسان هم زبون مار ندونه چی میشه ؟ این میشه خخخخخخخخخخخ
دوستان توجه کردید این پشه مگس هارو میخواین بگیرید عین جت از دست مون در میرن اما وقتی میرسن کنار پنجره انگار که همه چی شونو باخته باشن خودشونو به دست غذا و قدر میسپارن. یا شایدم میخوان تو افق محو بشن. هان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چرا؟؟
امروز خیر سرم حوس تن ماهی کردم رفتم خریدم 8000 تومن فکر کنم با این قیمت توش پری دریایی باشه .....
غدیما که بچه بودم از ترس دیو و غول و اژدها شب موقه ی خواب زیر پتو قایم میشدم اما الان از ترس یک فروند پشه زیر پتو قایم میشم . بیشعور خطرناک تر هم هست . دفاع موشکی بالستیک هم نمیتونه منهدمش کنه . تازه رادار گریز هم هست .
پشه مورد عنایت قرارتون نده = بزن لایکو
لامصب این تحریما رو مورچه آ هم اثر گذاشته امروز یدونشونو دیدم ی تَ سیگار گرفته بود دهنش میکشید منو دید وایساد(فکر کنم آتیش میخواست ولی من که زبونشو نفهمیدم) بد دوباره راه افتاد با پشتکاری ک ازش سراغ دارم فکر کنم معتاد شه
این دفعه واقعن من دیگه حرفی ندارم
من بیشتر از سازمان تفکیک زباله قدر زباله ها را می دانم !
(امضا : گربه محله)
سر خيابونمون يه آژانس هست يه طوطي داره قد گودزيلا
امروز داشتم از کنارش رد ميشدم يه جيغ کشيد، کنارش يه گنجيشک بود
بدبخت گنجيشکه سه متر پريد اونور بد خشکش زد افتاد مرد
منم اومدم حال طوطي رو بگيرم رفتم زدم رو قفسش
برگشت گفت: چخه...
پشمام به معناي واقعي کلمه ريخت
کثافت :|
با تشکر
آقا این قضیه راسته !
امروز یه پشه اومد تو اتاق هی به من حمله میکرد آقا منم پش کوش رو برداشتم ... غیب شد ... گفتم جون مادرت ولم کن... پش کوش رو گذاشتم دوباره حمله کرد ... آقا پش کوشو برداشتم گفتم حالا اگه مردی بیا .. اومد صاف نشست رو صفحه لپ تاپم من بدون تامل زدم تو سرش آقا چشت روز بدنبینه ... ترکید و وسط LED یه نقطه که نصفش قرمز و نصفش کرمی بود ایجاد شد!
و هنوز هم در حال تلاش واسه پاک کردنشم که کسی نبینه ...
با کف الکترونیکی - ژل تمیز کننده کی برد و... هرچی دم دست باشه ...
من برم اینو پاک کنم دوباره میام.
ما که آدمیم اینقد مشهور نیستیم که خر مشهوره!!!!
یکی زیاد میخونه:خرخونه!
یکی زیاد شانس داره:خرشانسه!
یکی زیاد کیف میکنه:خر کیف میشه!
خدایا تو که خر رو اینقد با شکوه آفریدی یکیشم به ما بده باهاش بخونیم ببریمش سر جلسه کنکور شانس بده نتیجش که اومد باهاش کیف کنیم.
نظر شما چیه؟
پشه محترم! اصلا مهم نیست که تو اون سرمای زمستون چجوری هنوز زنده مانده ای
مهم اینه که صفحه موبایل من سولاریوم نیست که شبا بیای جلوش
خودت رو برنزه کنی
اى خاك تو حلق پشه ها و مگس هايى كه وقتى همه خوابن و تو تاريكىدارى تو فورجوك ميحالى چشاش رو تا حلق مى كنن تو صفحه گوشيت،د آخه يكى نيست بهش بگه پسرم تو كه خون من تو رگاى ريزت جريان داره يكم ازاون عقل ناچيز و پوچه 1دهم سلوليت استفاده كن_عاخه من أ كجا عينك عندازه چشمت پيدا كنم اصن من پول شارژ گوشيم رو قسطى ميدم پول سوپر ميكرو عينك تو رو أ كجا جور كنم نكنه ميخواى باهم بريم تالار انديشه(دسشويى)مردم رو بشوريم هان؟
اقا دلمونو خوش کرده بودیم بعد امتحانات بعداز ظهرا کفه مرگمونو میزاریم یه استراحتی میکنیم اما حالا این جیرجیرکا اومدن مگه میزارن ادم استراحت کنه بعضیاشونم انقد خودمونی شدن که میان لابه لای گلاو درختای تو باغچه میخونن خداییش اگه اینا صدای قناریو داشتن چیکار میکردن؟کشتن مارو با این صدای نکره شون...
[تصور كن]
آقا يروز ي روتيل با يه عقرب دعواشون شده بود منم كه جو گرفته بود رفته بودم تو جو كشتى كج عين برنامه اولد اسكول داشتم مث هايبرت گزارش ميكردم: بله!
آندر تيكر كين رو به زمين ...
.
هيچى ديگه بابام نديدشون يهو لهشون كرد منم گفتم تصاویر فوق العاده خشن هست و نميتونيم پخش كنيم تا ديدارى ديگر بدرود.
تصور كن]
تصور كردين وقتى تو اتاقت راحت گرفتى لم دادى و احساس مى كنى يه چيزى داره با دستاى ريزش دماغتو ماساژ ميده.بعد تو هم يه چشت رو باز ميكنى ميبينى كسى نى _بعد اين چشت رو وا مى كنى ميبينى كسى نى _بعد دو تا چشت رو وا ميكنى و به اون نوك دماغت نظاره ميكنى و پس از چند لحضه باصداى بلند داد ميزنى: سوكس(soox)
خلاصه اون سوكس تو حلقت.
همش رو از جمله اون قسمت آخر(خلاصه...تو حلقت)رو تصور كن.
تعداد صفحات : 2