گاهی وقت ها انقدر از زندگی خسته میشوم که دلم میخواهد قبل از خواب ساعت را روی "هــــیـــــــچــــــــوقـــــــت" کوک کنم!!!
گاهی لازمه کرکره زندگیمو بکشم پایین...ی پارچه سیاه بزنم رو درش و بنویسم کسی نمرده فقط دلم گرفته.........
آنقدر ندیدمت که میترسم...
میترسم که دیگر مرا نشناسی،
با این موهای سفید و چهره شکسته ام!
میدانی؟ هرلحظه ندیدنت به درازای سال است...!!!
گنگ و بی معنی نگاهم میکنی
من خطا کردم که آهم میکنی ؟
میکشی عکس رخم را در ورق
پس چرا با کینه و نفرت سیاهم میکنی ؟
میروی بی اعتنا کردی سکوت
تو نمیدانی که با قهرت تباهم میکنی ؟
مثل کوهم پر غرور و استوار
با نگاهت همچو کاهم میکنی
در دلت جز من کسی آمد که تو
با دورنگی رو به راهم میکنی ؟
توشبای بیکسی به خدا تنگه دلم/بوی بیزاری میده بی تو آهنگ دلم
منواز خودت بدون نگواز سنگه دلم/خودت اینو میدونی با تویکرنگه دلم
گاهی آنقدر دلم از زندگی سیرمیشود که میخواهم تاسقف آسمان پرواز کنم ورویش دراز بکشم ... آرام وآسوده.. مثل ماهی حوضمان که چند روریست روی آب است ! . خیلی دلم گرفته...
تا کجای قصه ها باید ز دلتنگی نوشت
تا ب کی بازیچه بودن در دو دست سرنوشت
تا ب کی با ضربه های درد باید رام شد
یا فقط با گریه های بی قرار آرام شد
بهر دیدار محبت تا به کی در انتظار
خسته ام از زندگی با غصه های بی شمار...
این شعر رو جایی دیدم خیلی خوشم اومد
وقتی از غربت ایام دلم می گیرد
مرغ امید من از شدت غم میمیرد
دل به رویای خوش خاطره ها میبندم
باز هم خاطره ها دست مرا می گیرد
ﺑﻔﻬــــــــــــﻡ!
ﺍﮔﺮ ﺗﻼﻓﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ،
ﻧـَﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﻢ ...
ﺍﮔﺮ ﺗﻼﻓﯽ ﮐﻨﻢ ،
ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ " ﺗﻮ " ﮔﻔﺘﻢ ؛ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﻣﯿﺸﻪ ...
ﻭ ﺍﯾﻦ ﺗﻮﻫــــــــــﯿﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻣﻪ ...
سکوتی سنگین زنجیر بر پای ِ حوصله ام انداخته ... ،
کش می آیند ...
ثا ن ی ه ه ا ی د ل ت ن گ ی ...
دلـــــــــم یک دنیا تنهایی میخواهد....
بایک عالــــــمه تــو... وتمام گوشــــه کنارهای قـلبت.....
لایک: ....
o_o
این روز ها بیشرمی مسری شده است !!!!!
ماسک های پزشکی دیگر کفاف نمیدهند
هرکه به من میرسد بی چشم و روست ....
دکترها چه میدانند از سرکوبیدن های هشتاد باره ی دلم به قفس تنگش که نبضش می خوانند؟!
دلــتـــنـــگــی پـــــیـــچـــیــده نــــیـــســـتـــــ . . . !
یـــــکــــ دل . . . ! یـــــکـــ آســـمــــان
یـــــکــــ بــــغـــض
و آرزو هــــای تــــــرکـــــ خـــــورده
بـــــه هــــمــــیــــن ســادگــــی
دوس دارم دوباره بیای و بگی میام چشاتو در میارما آخه دیگه طاقت گریه ندارم
گیرم تمام این صفحه راهم عاشقانه نوشتم...
ازاین ستون تاآن ستون...
هیچ فرجی نخواهد شد...
وقتی ک دیگر دلت برایم تنگ نمیشود...!!
حکایت ما و دوستان حکایت برکه است و ماه ....
دور از هم و در دل هم
درهیاهوی زندگی دریافتم چه دویدنهایی که فقط پاهایم راازمن گرفت درحالیکه گویی ایستاده بودم!چه غصه هایی که فقط سپیدی مویم حاصل شد در حاليكه قصه ی کودکانه اى بیش نبود!
دریافتم کسی هست که: اگر بخواهدميشود , اگر نخواهد نمیشود.به همین سادگى!
کاش نه میدویدم و نه غصه میخوردم....
این روزا هر کی ازم می پرسه "چطوری؟"
برا اینکه "خوب" باشم
ناچارم دشمن خدا بشم
ديوونگی یعنی:عکسشو تو گوشیت هی نيگا کنی واسه بار هزارم,انگار تا حالا نديديش..بگی:خو آخه دلم همش يه ذره ميشه برات..بغض کنی و زرتی اشكات بريزه..شمارشو با ذوق بگيری,شايد اينبار جوابتو داد..شايد با مهربونی بگه:جـــانمشايد..شايد..شايد..ای دختر با همين شايد گفتنات به اين روز افتادی..بازم همين صدای مسخره تو گوشت بپيچه:مشترک مورد نظر پاسخگو نيست,لطفآ مجدادآ بميرید..ای خداااااااااااا
حالم را ببین
مانند لیوان ترک بسته ای" شده ام که تحمل یک قطره دیگر را ندارد
بس است"
این بار دیگر میشکنم
کودک درونم دلتنگی میکندبرایت..
بچه است دیگر!
نمیفهمد دوري یعنی چه..!
خشمگینم از همه نافهمی های روزگار....
دلم برای خودم
نه
برای این قلب بیچاره می سوزد .
چه میکشد از این کام های سنگین...!!
دلتنگ اون لحظاتیم که باهاش قهر کرده بودم ولی چون دلم ارومو قرار نداشت یه اس ام اس خالی میفرستادم ؛بعد وقتی میفهمید با اینکه تقصیر من بود بازم عذر خواهی میکرد!!
اخیییییییییییییی
سلام
خیلی دلم تنگه واسه اون روزایی که وقتی بابام از دستم عصبانی میشد با کمر بند میوفتاد به جونم
الان هر وقت از دستم عصبانی میشه فقط گریه میکنه
طاقت اشکاشو ندارم
حوا كه بغض كند...
خداهم سيب بياورد...
چيزي جز آغوش آدم ارامش نميكند!!!
هرجای این قصه را میخوانم خیس است. نمیدانی وقتی که با بی رحمی هرلحظه قلبم را میشکستی تمام ذهنم یخ میزد.افسوس! چه روزها که خیالم میگفت تو ازتبار وفادارانی وچه ساعتها صرف اندیشیدن به تو میشد.اما حاصل من،اشکهایی شد که غصه هایم راتازه تر میکرد. برسر دوراهی هستم ، یک راهش را سکوتی تلخ فرا کرفته وراه دیگر را احساسی یخ زده. اگرتو بودی کدام مسیر را انتخاب میکردی؟
باورم شد
که تو خسته تر از آن بودی که بفهمی دوست داشتنم را…
از من گذشت…
اما…
هرجا هستی
“خسته نباشی”…
میدونید دلتنگی چیه؟
دلتنگی یعنی نگرانو دلتنگ کسی باشید که عمرا دلتنگ شما باشه.....
بزن لایکو به افتخار کسی که دلتنگشیو نمیدونه.
هی... لحظه ای که رفتی و بغض داشت خفم میکرد. أصن بمن نگاه نکردی. حس عشق و نفرتو با هم داشتم. ولی بازم دوست دارم و ثانیه شماری میکنم واسه دیدنت و محل سگ نذاشتنت بهم!!
تا لحظه مرگم طوری کنارم باش که نسبت به گذشته احساس حماقت نکنم...آخر بعد این همه رسوایی احساس حماقت منفورترین انتقام زندگیست.
دلم تنگ است... تنگ خودم
تنگ روزهایی که من بودم وخدا و یک دنیا درد...
تنگ وقتهایی که من خدا را در پس هیچ داشتم...هیچ آرامشی ،هیچ راحتی،هیچ آسایشی...
ولی خدا همین جا کنارم بود و با من چای مینوشید...
از او نداشته هایم را خواستم. خدایست دیگر میدهد ،شاید دیر ولی میدهد...
ولی کاش ....!!!
دلم تنگ است...
تنگ نداشته ها وداشته هایم...
خدایا من حالا ،فقط دوباره خودت را میخواهم...
ودیگر هیچ.....
گاهی بی هیچ بهانه کسی رادوست داری،اما...گاهی باهزاردلیل هم نمیتوانی یکی رادوست داشته باشی
دل بستن و دل کندن
مثل برچسبی است
که به جلد کتاب می زنند
می توان آن را کند
اما تکه تکه می شود!
خدایا
دیگر خسته ام...
چند بغض و یک گلو؟
خداوندا تفسير كن دلتنگيهايم را...
براي كسي كه قد دلتنگيهاي دنيا دلتنگشم
آهایی شمایی که ادعای رفاقت می کنید،،حداقل هر 39 روز یکبار از دوستتون خبر بگیرید که اگه مرده بود به مراسم چهلمش برسید...
وصیت میکنم....
درکنارقبرم خری دفن کنند
تا در روز قیامت بارگناهانم را به دوش بکشد!!!
*بوتیکچی*
سلام یکی دیگه ب جمعتون اضافه شد!1ماهه تنهام گذاشته بدون دلیل بدون ،خداحافظی، دارم میمیرم !کاش جواب تلفنمو میداد دعا کنید برگرده
کاش هیچ "کاش"ی وجود نداشت...!
دلم گرفته،بزن لایکو
تعداد صفحات : 2