یه روزم پسر خالم اومده بود خونمون،حدودن ساعت2شب بود که دسشوییش گرفت.
من منتظر موندم تا بره خوب جاگیر شه بعدش اون ماسک خیلی خیلی ترسناکمو برداشم و رفتم پشت در دسشویی قایم شدم.
اومد بیرون منم بدون هیچ گونه سر و صدایی
فقط پریدم جلوش،عاغا همین ک پریدم یهویی یه صدای مهیبی از خودش در کرد و همه ی حشرات پشتیشو شیمیای نمود،حالا اینش هیچ،لامصب من تا حالا فک میکردم اینی که میگن طرف جیشید تو خودش شوخیه بابا این پسره جدی جدی خودشو خیس کرد واااای خوب که نمرد.
حالا سوال من اینه،مگه این چن ثانیه قبلش همه کاراشو نکرده بود؟پس چطوری شد که دوباره جیشید؟مسئولین رسیدگی کنن عاغا
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی