loading...
بهترین سایت سرگرمی وتفریح ایران
NAVID بازدید : 18 شنبه 05 مرداد 1392 نظرات (0)

من چن وقت بود عاشق یکی از دوستای داداشم شده بودم که با داداشم پینگ پنگ بازی می کرد توی پارک کنار خونمون.کار هر شبمونه که بریم به اون پارک.خلاصه من فک می کردم پسره از من خوشش میاد تا اینکه...دیشب اومد کنام وایساد و با یه نگاه عاشقانه نگام کرد و گ:میشه یه لطفی بهم بکنی؟ من ذوق مرگ شدم گفتم آره. گفت:بیا گوشیمو بگیر....ببین هر وقت مخاطب خاصم پیام داد جوابشو بده. من:-o داداشم:-) دوست داداشم;-)

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2205
  • کل نظرات : 10
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 40
  • آی پی دیروز : 131
  • بازدید امروز : 1,222
  • باردید دیروز : 232
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,655
  • بازدید ماه : 3,962
  • بازدید سال : 13,728
  • بازدید کلی : 83,500
  • کدهای اختصاصی