سلام.
یکی از فانتزیام اینه که دارم کنار یه رودخونه راه میرم با یه عینک دودی خفن مدل 2014 که هنوز توی بازار نیست.. که ناگهان از وسط رودخونه یه زیر دریایی به بزرگی 070 متر بزنه بیرون .منم که اصلا تعجب نکردم از کنارش رد بشم و صاحب زیر دریایی هم به خاطر این کارم هنگ کنه و کلا ریتارت بشه. اره داشتم میگفتم. بعد ناگهان عشجم زنگ بزنه بده من تو دردسر افتادم بیا کمکم منم زنگ بزنم بروبچ اوانجرس بیان . بعد از چند دقیقه معتلی با بروبچ اوانجرس برسیم ببینم بله هرکول و پسر جهنمی که تازه شاخشو تیز کرده عشجم رو گرفته منم که اصلا حال ندارم بگم داش هالک بزنه کتلتشون کنه و منم در اون حین(هین) لباسمو درارم و بم سوپر من و برم عشجمو از توی اون درگیری نجات بدم و با هم بریم به یه دنیای دیگه . و یدفعه مامانم با لگد بزنه تو صورتم بگه بسه دیگه بلند شو اون هیکل بریختو جمع کن حالم بهم خورد . ...
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی