مادر من یه سلاح مرگباری داره که هر موقع میخواد من یا برادرم کاری انجام بدیم ازش استفاده میکنه...
وقتی میخواد ما یه کاری براش کنیم ولی نه خودش حال داره نه ما حال داریم مثلا بر می گرده به من با یه حالت مظومانه و مهربانانه میگه:پســــررررم...میری فلان چیزی رو بیاری؟؟؟
بعد که من چپ چپ نگاش میکنم ادامه میده:یا خودم برم بیارم؟؟
و این گونه من به رگ غیرت بر میخوره و کار انجام میشه..
به سلامتی همه مادرای مهربون و زرنگ یه لایک و یه صلوات.
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی