loading...
بهترین سایت سرگرمی وتفریح ایران
mohamad بازدید : 22 جمعه 04 مرداد 1392 نظرات (0)

زنداداشم اومده بود کمکم اتاقمو تمیز کنیم خستم شد رفتم یه چرتی زدم ... برگشتم دیدم نصفه اتاقم نیست !! خانم همه رو انداخته بیرون ... حالا اینا هیچ فدای سرم ... کارت عروسی داییمو که مامانم 30 سال مثه دسته گل نگه داشته رو پاره کرد بعدم لبخند ملیحی تحویلم میده میگه قدیمی بود بدرد نمیخورد ... شما دیگه قیافه مامانمو تصور کنید ...
خداییش اینم شانسه ما داریم ؟
اون از دامادمون اینم از اینکه قراره عروسمون بشه ...

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2205
  • کل نظرات : 10
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 37
  • آی پی دیروز : 131
  • بازدید امروز : 1,062
  • باردید دیروز : 232
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,495
  • بازدید ماه : 3,802
  • بازدید سال : 13,568
  • بازدید کلی : 83,340
  • کدهای اختصاصی