یکی از فانتزیام اینه ک ازدواج کنم بعد شب عروسیم در حالی ک دارم از پورشه پیاده میشم اون عشق بی لیاقتم ک ترکم کرده بود دم در تالار وایستاده باشه و حلقمو تو دستم ببینه و در حالی ک چشماش پراز اشکه بگه:اون حلقه ک تو دستته..طناب اعدام منه...منم در حالی ک دارم بزاق دهانمو جمع میکنم تا ی تف گنده بندازم تو صورتش بگم:اخخخخخ تفففففففففف..کصاففففففففففط..دیییییییییییر شد..برگشتی اما دلم پییییر شد...قلبم از عشقت دیگه سیییر شد..دلم جای دیگه اسیییر شد...بعدم برم باسیر جمعیت داخل تالار(چیه خب همش ک نباید بری تو افق!!)
فاتزیه من دارم؟؟؟؟
فیلم هندی؟؟؟
مسابقه ی تفففف؟
تمرین خوانندگی؟؟
شرمنده فک کنم قرصامو نخوردم^_^
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی