loading...
بهترین سایت سرگرمی وتفریح ایران
mohamad بازدید : 19 شنبه 26 مرداد 1392 نظرات (0)
هدیه سخاوتمندانه پدر......

پسر مرد خسیسی درس مکتب را با موفقیت به پایان برو و به پدرش مژده داد که درسش تمام شده .
پدرش خوشحال شد و گفت :
چیزی بخواه تا به تو بدهم.
پسر که از پدر سابقه چنین لطفی را سراغ نداشت گفت :
تا فردا به من مهلت بده تا بگویم .
فردا به نزد پدر رفت و گفت که یک اسب می خواهد .
پدر گفت :
تو بنا بود که یک چیز از من بخواهی و آن مهلتی بود که خواستی و من به تو دادم.
دیگر نباید چیز دیگری بخواهی .

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2205
  • کل نظرات : 10
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 131
  • بازدید امروز : 158
  • باردید دیروز : 232
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,591
  • بازدید ماه : 2,898
  • بازدید سال : 12,664
  • بازدید کلی : 82,436
  • کدهای اختصاصی