عموم ماشين صفر خريده بود داشتيم با هم نايلون هاي صندلي شو ميكنديم كه همسايشون اومد.
بعداز كلي سلام و احوال پرسيو حال ننه مادر بزرگ جعفرو عمه خانم گودرزو پرسيدن برگشت گفت:دارين نايلون هاي صندلي ماشينتونو ميكننين؟؟؟؟؟؟؟
منم برگشتم گفتم:پ ن پ لواشك خريديم داريم نايلوناشو ميكنيم با هم بخوريم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خدايي من حقم ضايع شده كه با اينا تو يه كشوررررررررم.
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی